× وانتیای محل ما خیلی زیادن هر کدوم هم یه متدی دارن برا خودشون. بعضی وقتا خیلی بامزه میشن. یکی از این وانتیا این دفعه یه خلاقیتی بخرج داد که منو شیفته کرد اصلاً! یهو گفت: "سیب زمینیِ پختنی... سیب زمینیِ سرخ کردنی"
داشتم فکر میکردم کاش میرفتم میگفتم یک کیلو سیب زمینی پختنی بده، یک کیلو هم سرخ کردنی. D:
یا نه، سیب زمینی رو پس میبردم، میگفتم اینا که سیب زمینی سرخ کردنی ان، من سیب زمینی پختنی میخواستم! D:
و احتمالاً عاشقانه اش هم اینطوری میشد: من سیب زمینی پختنی بودم، اما اون سیب زمینی سرخ کردنی میخواست! :))
چل شدیم رفت :/
× از خنیاگر عزیز بابت نقاشی زیباش بسیار ممنونم. =) خیلی خوجگله🌹❤
× خانم مهنا، لینکها رو گذاشتم اینجا:
بازم اگر باز نشد، (یا تغییری توش خواستی) بگو فایلش رو عوض کنم، واسه خودم که تست میکنم، کاملاً بالا میاد.